Web Analytics Made Easy - Statcounter

الهام علی‌اف می‌گوید امیدها برای رسیدن به صلح و امضای پیمان صلح با ارمنستان تا پایان سال (میلادی) چندان خوش‌بینانه نیست. به گفته او هیچ جایگزینی برای صلح وجود ندارد و اگر توافقی امضا نشود، برای کل این منطقه بسیار بد می‌شود. او شرایط برای دستیابی به صلح را گفت و پنج اصل اساسی را توضیح داد.

به گزارش ایسنا، الهام علی‌اف، رئیس‌جمهوری آذربایجان در گفت‌وگو با شبکه خبری یورو نیوز به مسائلی از جمله وضعیت اقتصادی کشورش و مسائل داخلی و بین‌المللی به ویژه چشم‌انداز صلح با ارمنستان اشاره کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این مصاحبه در ۲۳ نوامبر انجام و ۹ دسامبر منتشر شد.

خبرنگار یورو نیوز به الهام علی‌اف گفت: در تابستان امسال در مصاحبه‌ای با یورونیوز گفتید که امیدوارید صلح بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان برقرار شود، احتمالا تا پایان سال. آیا همچنان این موضع را حفظ می‌کنید که می‌توان به صلح دست یافت، به‌ویژه پس از آنکه ده‌ها هزار نفر مجبور به ترک خانه‌های خود شدند. همچنین آینده پویایی این منطقه چیست؟

الهام علی‌اف گفت: بله، من نسبت به جدول زمانی خوش‌بین بودم، زیرا ما چندین بار با ارمنستان نظرات خود را در مورد پیش‌نویس اصلی معاهده صلح که آذربایجان خودش ارائه داد، مبادله کردیم. پس از آن، شش بار تبادل‌نظر بین دو کشور صورت گرفت و زمانی که آخرین بار با یورونیوز در این مورد صحبت کردم، امیدوار بودم که ارمنستان روند ارزیابی نظرات ما را طولانی نکند. ما آخرین نظرات را در ۱۱ سپتامبر برای آنها ارسال کردیم و تنها دو روز پیش از آنها پاسخ دریافت کردیم. بنابراین، تقریبا دو ماه و نیم، آنها پیش‌نویس را ارزیابی می‌کردند که شامل چندین صفحه است. معنی آن چیست؟ این بدان معناست که آنها می‌خواهند روند را به تعویق بیندازند. اکنون در پایان نوامبر صحبت می‌کنیم و امیدها برای رسیدن به صلح و امضای پیمان صلح تا پایان سال چندان خوش‌بینانه نیست. اما، من فکر می‌کنم که جدول زمانی چندان مهم نیست. مهم دستور کار هر دو کشور است. این آذربایجان بود که تحت اشغال و پاکسازی قومی قرار گرفت. میلیون‌ها آذربایجانی توسط دولت ارمنستان اخراج شدند. تخریب قلمرویی به وسعت تقریبا ۱۵۰۰۰ کیلومتر مربع. با این وجود، ما کشوری بودیم که پیشنهاد امضای توافقنامه صلح و شروع کار بر روی تعیین مرزها را دادیم. بنابراین، ارمنستان، اکنون پس از بسته شدن پرونده قره‌باغ، فکر می‌کنم تمایل بیشتری به توافق با ما داشته باشد. چرا که پس از بازگرداندن حاکمیت ما و حذف رژیم جدایی‌طلب غیرقانونی در قره‌باغ، به نظر من، عامل اصلی که مانع از شجاعت بیشتر ارمنستان در مسیر مذاکره شد، دیگر وجود ندارد.

وی ادامه داد: بنابراین، آخرین پیشنهادات آنها را که دو روز پیش دریافت کردیم، ارزیابی خواهیم کرد و در مورد آن اظهارنظر خواهیم کرد. در عین حال، ما در سطح کاری بین مقامات مختلف و از طریق کانال‌های مختلف ارتباط برقرار می‌کنیم. من فکر می‌کنم هیچ جایگزینی برای صلح وجود ندارد. اگر توافقنامه صلح امضا نشود، برای کل این منطقه بسیار بد خواهد بود. ما منطقه‌ای از قفقاز جنوبی را می‌خواهیم که به دور از هر خطری باشد. البته ما می‌خواهیم که ارمنستان امروز و در آینده هرگز تمامیت ارضی ما را زیر سوال نبرد و هرگونه ادعای ارضی نسبت به آذربایجان را به کلی کنار بگذارد.

خبرنگار پرسید که شرایط برای دستیابی به صلح چیست و علی‌اف گفت: خوب، ما پنج اصل اساسی را توضیح دادیم که باید مبنای توافق صلح باشد؛ به رسمیت شناختن متقابل تمامیت ارضی دو طرف؛ عدم استفاده از زور؛ هیچ ادعای سرزمینی نسبت به یکدیگر نداشته باشیم؛ گشایش ارتباطات دو کشور و عادی‌سازی روابط؛ و چندین عامل مهم دیگر. همه اینها بر اساس قوانین بین‌المللی بوده است. در طول تقریبا سه سال روند مذاکرات، ارمنستان همیشه خواستار گنجاندن ماده‌ای در مورد اقلیت ارمنی در قره‌باغ در توافقنامه صلح بود. موضع ما این بود که این کار داخلی ماست. اگر آنها می‌خواهند موضوع اقلیت ارمنی در آذربایجان را منعکس کنند، اجازه دهید موضوع اقلیت آذربایجانی در ارمنستان را که سی سال پیش اخراج کردند، منعکس کنیم. و تعداد آذربایجانی‌ها در ارمنستان بسیار بیشتر از ارمنی‌های آذربایجان بود - تقریبا ۳۰۰۰۰۰ تن. بنابراین موضع ما این بود که این کار باید متقابل باشد. یا این دو موضوع اقلیت‌ها، حقوق و امنیت آنها، از جمله حق بازگشت، نه تنها بازگشت ارمنی‌ها به آذربایجان، بلکه مساله بازگشت آذربایجانی‌ها به ارمنستان را منعکس می‌کنیم.

رئیس جمهوری آذربایجان افزود: مهم نیست که آذربایجانی‌ها ۳۰ سال پیش اخراج شدند و ارمنی‌ها دو ماه پیش تصمیم گرفتند که آنجا را ترک کنند. واقعیت این است که این کار باید متقابل باشد، وگرنه ما در توافقنامه صلح خود درباره این موضوع اظهارنظر نمی‌کنیم. بنابراین، تاکنون، ما هیچ درک روشنی از موضع ارمنستان در این مورد نداشتیم. بنابراین، اگر ارمنستان موافقت کند که برای هر دو گروه اقلیت موضع یکسانی داشته باشد یا اصلا موضعی نداشته باشد، صلح قابل دستیابی است، زیرا این مانع اصلی برای ارمنستان بود، زمانی که آنها با ما مذاکره می‌کردند. بنابراین، خواهیم دید که اوضاع چگونه پیش می‌رود. صادقانه بگویم، من در حال حاضر هیچ مانع جدی برای امضای توافقنامه صلح از نقطه‌نظر منطقی نمی‌بینم.

وی تصریح کرد: پیشنهاد ما علنی شد. آن پنج اصل معروف که من در مورد آنها صحبت می‌کنم، ما آن را علنی کردیم. این شناخته شده است. هیچ اعتراضی از سوی هیچ یک از عوامل مسئول بین‌المللی وجود ندارد، زیرا همه این اصول از اصول اساسی حقوق بین‌الملل هستند. ارمنستان فقط باید این را رعایت کند. آنها باید به همه آن تلاش‌ها برای به چالش کشیدن تمامیت ارضی ما و حمایت از جدایی‌طلبی در خاک ما پایان دهند، زیرا قره‌باغ بخشی از آذربایجان است و همه، از جمله خود ارمنستان، این را به رسمیت می‌شناسند. نخست‌وزیر ارمنستان شخصی است که در سال ۲۰۱۹ در خانکندی در تجمع بزرگی گفت "قره‌باغ مال ارمنستان است." این پایان روند مذاکرات بود، زیرا پس از آن دیگر چیزی برای مذاکره وجود نداشت. بنابراین، در واقع، دلیل جنگ دوم قره‌باغ دقیقا دولت ارمنستان بود. حالا همین فرد می‌گوید "قره‌باغ مال آذربایجان است." بنابراین، خوب است، این تکامل را نشان می‌دهد. ما همیشه از تکامل حمایت می‌کنیم، اما حالا که می‌گویند "قره‌باغ مال آذربایجان است" باید زیر آن امضا کنند و ما منتظر آن هستیم.

رئیس‌جمهوری آذربایجان درباره مردمی که خانه‌هایشان را ترک کرده و به ارمنستان رفته‌اند، گفت: در مورد افرادی که خانه‌های خود را ترک کردند، اول از همه، این تصمیم خودشان بود. ارتباطات عمومی ما با ارمنی‌های قره‌باغ و کاری که بعد از آن انجام دادیم، نشان داد که می‌خواهیم آنها بمانند. ما علنا این را اعلام کردیم و من طی درخواستی که پس از پایان عملیات "ضد تروریستی" از مردم آذربایجان داشتم، گفتم که می‌توانند بمانند. ما درگاه الکترونیکی ثبت نام را باز کردیم. همه کسانی که می‌خواهند برگردند این حق را دارند. اموال آنها به درستی محافظت می‌شود. تمامی اماکن تاریخی و مذهبی به نحو مقتضی محافظت می‌شوند. آنها برای بازگشت باید مقررات خاصی را رعایت کنند و من ماه‌ها قبل از عملیات ضد تروریستی هم گفتم، کسانی که می‌خواهند بمانند باید برای تابعیت جمهوری آذربایجان اقدام کنند. مردم چگونه می‌توانند در آذربایجان زندگی کنند، در حالی که شهروند کشور دیگری هستند؟ یا چطور مجوز شهروندی یا کار، یا اجازه اقامت داشته باشند. آنها نمی‌توانند در آذربایجان زندگی کنند و بگویند که در به اصطلاح "جمهوری قره‌باغ کوهستانی" زندگی می‌کنند، زیرا این به اصطلاح "جمهوری قره‌باغ کوهستانی" وجود ندارد.

علی‌اف می‌افزاید: آنها آن را در رویاهای خود، در اساطیر خود اختراع کردند. اگر بخواهند به عنوان شهروند آذربایجان در آذربایجان زندگی کنند، البته که می‌توانند. آذربایجان کشوری چند قومیتی و باز است. ما در آذربایجان اقوام زیادی داریم. تعداد این اقوام و افرادی که به آنها تعلق دارند بسیار بیشتر از جمعیت ارمنی در قره‌باغ است. همه آنها در آرامش زندگی می‌کنند، از همه حقوق و امنیت برخوردارند. ما در پیشنهادمان به ارامنه قره‌باغ که اتفاقاً منتشر شد، حقوق آنها را هم پوشش دادیم. حق آنها برای زبانشان، برای تحصیل، مذهب، حقوق شهری. آنها می‌توانند نمایندگان خود را از طریق انتخابات شهرداری انتخاب کنند و در آنجا به زندگی خود ادامه دهند. تصمیم برای خروج تصمیم خودشان بود و طبق اطلاعاتی که اکنون به آنها دسترسی داریم، این اقدام عمدی از سوی به اصطلاح "رهبران" سابق به اصطلاح "جمهوری قره‌باغ کوهستانی" بوده است. نیازی به رفتن آنها نبود اما وقتی تصمیم به رفتن گرفتند نتوانستیم جلوی آنها را بگیریم. بر خلاف آذربایجانی‌هایی که ۳۰ سال پیش کشته شدند، یا تبعید شدند، شکنجه شدند، دستگیر شدند و برخی از آنها مجبور بودند از کوه‌های بلند عبور کنند و در آن کوه‌ها یخ زده بودند، حداکثر آسایش را برای آنها فراهم کردیم تا با آرامش بروند. تمام کارها ثبت شد. همه اینها در زمان ورود ارامنی‌ها از منطقه قره‌باغ به ارمنستان هم ثبت شد. بنابراین، همه چیز مطابق با استانداردهای بشردوستانه انجام شد. اما دوباره به این سوال باز می‌گردیم و می‌گویم که آنها می‌توانند برگردند.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: الهام علي اف ارمنستان جمهوري آذربايجان قره باغ عملیات طوفان الاقصی رژيم صهيونيستی آمريكا اسراييل جمهوری آذربایجان آذربایجانی ها توافقنامه صلح الهام علی اف وجود ندارد ارمنی ها قره باغ

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۵۷۷۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تعیین مرزهای ارمنستان و جمهوری آذربایجان و ۳ سناریوی پیش رو

با شکل گیری مذاکرات ارمنستان و جمهوری آذربایجان برای مشخص شدن مرزهای مورد مناقشه، چند سناریو برای آینده قفقاز جنوبی پیش روی ماست که یکی از آنها تبدیل شدن این منطقه به پلی بین قدرتهای منطقه‌ای و جهانی است. - اخبار بین الملل -

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، از آنجایی که نظم جهانی در حال تبدیل شدن به معماری پیچیده تر با مجموعه ای از قدرت های جهانی و منطقه ای است، آینده ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی برای بازیگران داخلی و قدرت های خارجی حائز اهمیت است.

در حالی که روند طولانی و دشوار تعیین مرز بین ارمنستان و آذربایجان به عنوان یک مانع بزرگ برای عادی سازی روابط بین دو طرف بوده است، اکنون شاهد نشانه هایی از تحرکات برای شروع روند فیزیکی در جغرافیای این منطقه هستیم.

برخی استدلال می‌کنند که قفقاز جنوبی دنیای کوچک معماری گیج‌کننده کنونی قدرت جهانی است، با منافع متضاد، رقابتی و همزمان مجموعه‌ای از بازیگران منطقه‌ای و جهانی، مانند روسیه، ایران، ترکیه، ایالات متحده، رژیم اسرائیل، انگلیس، هند، پاکستان، چین، اتحادیه اروپا و تک تک اعضای اتحادیه اروپا.

کوتاه‌مدت‌ترین تهدید برای امنیت منطقه، تشدید احتمالی تهدید جدید آذربایجان علیه ارمنستان در صورت اختلاف بر سر مرزبندی جدید است که می‌تواند منجر به دخالت سایر بازیگران و شعله‌ور کردن جنگ منطقه‌ای با مشارکت مستقیم ایران، ترکیه و روسیه و دخالت غیرمستقیم رژیم اسرائیل و پاکستان، هند و فرانسه شود.

اگر این امر به واقعیت تبدیل شود، پیامدهای شدیدی برای همه کشورهای منطقه و همه قدرت‌های علاقه‌مند به یک منطقه چهارراهی باثبات قفقاز جنوبی خواهد داشت. هر کاری باید انجام شود تا آذربایجان و ارمنستان با حسن نیت به مذاکرات ادامه دهند.

پاشینیان نخست وزیر ارمنستان با درخواست باکو برای بازگرداندن چهار روستای مرزی که در زمان اتحاد جماهیر شوروی بخشی از آذربایجان بوده موافقت کرده است. این چهار روستا در سال1990 توسط نیروهای ارمنی تصرف و ساکنان آذربایجانی آن مجبور به فرار شدند.

این توافق در صورتی با توافق طرفین اجرایی شده که، روسیه نیروهای حافظ صلح را از منطقه قره باغ تخلیه و نیروهای نظامی آذربایجان جایگزین آنها خواهند شد. اهمیت مرز تعیین شده برای آذربایجان بسیار بالاست چرا که این مرز از نزدیکی خط لوله گاز اصلی روسیه عبور کرده و این منطقه دارای موقعیت نظامی مطلوبی است.

اما در خصوص تعیین مرز جدید و این توافق در آینده سناریوهای احتمالی وجود دارد که در این نوشتار به آن پرداخته شده است.

در سناریوی اول، منطقه به میدان نبرد فعال بازیگران مختلف منطقه‌ای و جهانی تبدیل می‌شود و ممکن است در نهایت تکه تکه و تقسیم شود. در این صورت ممکن است مرزهای ارمنستان و آذربایجان به خطوط گسل جدید بین قطب های جدید نظم منطقه ای و جهانی تبدیل شود که از همکاری های منطقه ای جلوگیری کرده و بر شانس ثبات و شکوفایی منطقه تأثیر منفی گذاشته و منطقه را به یک مرکز تجاری و حمل و نقل تبدیل می کند.

اگر ارمنستان در نهایت بخشی از غرب و آذربایجان با حفظ تعادل با روسیه و ایران به جهان ترک نزدیکتر شود، مرز ارمنستان و ایران به خط گسلی بین غرب و محور روسیه - ایران تبدیل خواهد شد، در حالی که ارمنستان – آذربایجان و مرزهای جدید آذربایجان خطی بین جهان غربی و غیر غربی خواهد بود.

برخی ممکن است استدلال کنند که بهترین راه حل این است که کل قفقاز جنوبی را در یک قطب از نظم نوین جهانی در حال ظهور بگنجانیم، در نتیجه یک منطقه را متحد کرده و از ایجاد هرگونه خطوط تقسیم جلوگیری می کنیم.

این سناریو کاملاً غیر واقعی است. حتی اگر ارمنستان به غرب بپیوندند که خود کاملاً چالش برانگیز به نظر می رسد، روسیه و ایران احتمالاً هر کاری را برای جلوگیری از چنین سناریویی انجام خواهند داد، زیرا نه روسیه و نه ایران خواستار قطع کامل ارتباط و تسلط بر ارمنستان نیستند. در همین حال، از آنجایی که آذربایجان بر سیاست خارجی خود بر توسعه همکاری با کشورهای ترک تاکید بیشتری دارد، تصور پیوستن آذربایجان به اتحادیه اروپا، اتحادیه اقتصادی اوراسیا و یا غرب چالش برانگیز است.

سناریوی دوم، آینده ای جایگزین برای قفقاز جنوبی وجود دارد تا از تبدیل شدن به یک منطقه تکه تکه شده تحت تأثیر قدرت های رقیب خودداری کند. در این آینده، این منطقه به پلی برای بازیگران منطقه ای و جهانی تبدیل خواهد شد و پتانسیل خود را برای خدمت به عنوان یک مرکز ترانزیت و لجستیک برای اروپا، روسیه، خاورمیانه، هند و چین به طور کامل درک خواهد کرد.

در این سناریو، منطقه بخشی (به طور کامل یا جزئی) از هیچ قدرت ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی در حال ظهور در جهان پسا تک قطبی نخواهد بود. این سناریو نه تنها منطقه را به یک هاب ترانزیتی و لجستیکی، بلکه به یک پلتفرم مناسب برای گفتگوهای بازیگران جهانی و منطقه ای، از جمله ایالات متحده – روسیه، ایالات متحده – ایران، اتحادیه اروپا – روسیه، تبدیل خواهد کرد.

این سناریو عاملیت کشورهای منطقه را افزایش می دهد و آنها ظرفیت و توانایی تأثیرگذاری بر تحولات قفقاز جنوبی را خواهند داشت و در مورد آینده خود اظهار نظر می کنند.

شرط اجباری تحقق سناریوی دوم، آغاز گفت‌وگو و همکاری بین هر 3 کشور منطقه است و به عنوان اولین گام در این مسیر، کشورها باید قوانین بین‌المللی از جمله عدم توسل به زور را بپذیرند و به آن پایبند باشند.

پس از بیش از 30 سال درگیری و جنگ، این سناریو ممکن است غیر واقعی به نظر برسد. با این حال، این تنها گزینه برای تأمین آینده ای امن، باثبات و مرفه برای منطقه و مردم آن است.

اولین گام برای تحقق این سناریو می‌تواند راه‌اندازی بسترهای کارشناسی منطقه‌ای برای گفتگو و مناظره با استفاده از جعبه ابزار دیپلماسی باشد. سپس ایده‌ها و پیشنهادات تدوین‌شده و مورد توافق در آن پلتفرم‌ها می‌تواند به مقامات مربوطه در منطقه و فراتر از آن از جمله روسیه، ایران، ترکیه، اتحادیه اروپا و آمریکا ارائه شود.

در حالت ایده آل، آذربایجان و ترکیه می توانند رقابت را در جهت تعامل سازنده هدایت کنند. از طریق فرمت 3+3، آذربایجان قصد دارد این رقابت را به سمت مسیری سازنده‌تر هدایت کند، آشتی منافع را تقویت کند و بحث‌های آزاد را در مورد همه مسائل منطقه‌ای که همه کشورهای منطقه را درگیر می‌کند، تسهیل کند.

شایان ذکر است، امضای معاهده صلح با آذربایجان فرصتی را برای ارمنستان و غرب فراهم می کند تا به طور مؤثری از نفوذ روسیه بر ارمنستان بکاهند. با این حال، به عنوان دموکراسی های انتخاباتی، این کشورهای غربی همچنان با چالش برآوردن خواسته های لابی ارمنی مواجه هستند. پیام صریح آذربایجان به غرب این است که نمی تواند هر دو طرف را داشته باشد. به عبارت دیگر، نمی‌تواند با لابی ارمنی مماشات کند و با وادار کردن آذربایجان به مصالحه بر سر منافع خود، به پیمان صلح دست یابد.

آذربایجان به عنوان تنها کشوری که بین روسیه و ایران واقع شده است، موقعیت منحصر به فردی دارد که هر دو جزو تحریم‌شده‌ترین کشورهای جهان توسط ایالات متحده و غرب به طور گسترده‌ هستند.

فاصله باکو تا مرز روسیه فقط 200 کیلومتر و در جهت مخالف تا مرز ایران 282 کیلومتر است.آذربایجان را می توان به طور استعاری به قلعه ای مستحکم تشبیه کرد که بر فراز تپه ای قرار گرفته و تحت تأثیر و فشار همسایگان قدرتمند خود قرار دارد. این موضع قدرت‌های غیرمنطقه‌ای را نیز به این فکر می‌اندازد که باید از خاک آذربایجان به عنوان پل ارتباطی علیه همسایگان خود استفاده کنند. بنابراین، یافتن توازن ظریف و خنثی کردن فشارهای همسایگان قدرتمند و قدرت های بیرونی بدون خطر رویارویی مستقیم با قدرت های منطقه ای و جهانی بسیار دشوار است.

این استراتژی بر اساس مجموعه ای از اصول با هدف معرفی آذربایجان به عنوان یک بازیگر قابل پیش بینی و قابل اعتماد در چشم قدرت های منطقه ای و جهانی است و سیاست های آذربایجان در خصوص تحولات در منطقه را چنین می توان بیان کرد:

همکاری آذربایجان با هیچ کشوری علیه کشور ثالث به ویژه کشورهای همسایه نبوده و نخواهد بود.همانطور که رئیس جمهور الهام علی اف تاکید کرد، خاک آذربایجان به عنوان میدان جنگ برای قدرت های منطقه ای و جهانی نخواهد بود. آذربایجان اجازه چنین استفاده ای را نخواهد داد.آذربایجان متعهد است که از تبدیل شدن قلمرو خود به پل ارتباطی قدرت های خارج از منطقه جلوگیری کند. آذربایجان از مداخله در انتخاب های سیاست خارجی همسایگان خود خودداری می کند، مگر اینکه این انتخاب ها تهدیدی مستقیم برای منافع ملی کشور باشد.حداقل انتظاراتی که روسیه از کشورهای پس از فروپاشی شوروی دارد، برای اینکه به عنوان یک تهدید تلقی نشود، شامل خودداری از مشارکت فعال در پروژه های ژئوپلیتیکی است که توسط غرب برای مقابله یا مهار روسیه تنظیم شده است. اساساً این به معنای نشان دادن عدم تمایل به پیوستن به ناتو یا ورود به اتحادیه گمرکی با اتحادیه اروپا است. با این حال، وسعت فضای موجود آذربایجان برای انجام یک سیاست خارجی مستقل قابل توجه است و دقیق تر است که آن را متعادل توصیف کنیم، به ویژه وقتی که از دریچه واقع گرایانه به آن نگاه کنیم. زیرا سیاست خارجی آذربایجان کاملاً واقع بینانه است.بر خلاف اتهامات باندبازی، آذربایجان با امضای توافقنامه همکاری استراتژیک و حمایت متقابل آذربایجان و ترکیه، اتحاد نظامی و سیاسی خود با ترکیه را مستحکم کرده است. این توافقنامه که توسط پارلمان های هر دو کشور به تصویب رسیده است، آنها را به عنوان متحدان نظامی و سیاسی معرفی می کند و مشارکت استراتژیک را به نمایش می گذارد که این امر موجب تقویت هژمونی ترکیه در منطقه خواهد شد. البته لازم است به اقداماتی که آذربایجان به ضرر منافع استراتژیک روسیه تلقی می شود اشاره ای داشته باشیم، این اقدامات شامل ایجاد خطوط لوله نفت و گاز است که روسیه را دور می زند. حمایت آذربایجان از گرجستان، به ویژه در سال های 2007 و 2008، کمک به امنیت انرژی گرجستان، توسعه زیرساخت های حمل و نقل که روسیه را دور می زند، ایفای نقش کلیدی در ادغام کشورهای ترک و حمایت آذربایجان از اوکراین پس از حمله روسیه در سال 2022 اشاره کرد.

در نهایت ذکر این مسئله که ایجاد مرز بندی جدید میان آذربایجان و ارمنستان همانطور که می تواند ایجاد کننده صلح و امنیت در منطقه باشد در مقابل با کوچکترین اشتباه در سیاست خارجی هر یک از طرفین دربردارنده و تشدید کننده تنش در منطقه خواهد بود.

یادداشت: معصومه محمدی کارشناس مسائل اوراسیا

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • حال مصدومان حادثه واژگونی اتوبوس ایرانی در ارمنستان مساعد است
  • دلیل پاشینیان برای «واگذاری روستاها به آذربایجان»
  • دیدار وزرای خارجه جمهوری آذربایجان و ارمنستان در قزاقستان
  • واکنش هند به انتقاد باکو از فروش تسلیحات به ارمنستان
  • آغاز خروج نیروهای حافظ صلح از قره باغ
  • علی‌اف: فعالیت مرکز نظارت مشترک روسیه و ترکیه به پایان رسید
  • توافق میان باکو و ایروان نزدیک است
  • شولتز: توافق میان باکو و ایروان نزدیک است
  • آمادگی ارمنستان برای خرید گاز از جمهوری آذربایجان
  • تعیین مرزهای ارمنستان و جمهوری آذربایجان و ۳ سناریوی پیش رو